مهر93... اولین مهد رفتن سامیار
سلام گل پسر نازم. بعد از مدت زیادی اومدم وبلاگتو به روز کنم . نمیدونم شاید تنبلی کردم ... شاید واقعا فرصت نکردم ... اول مهر 93 از راه رسید ... وپسر قشنگم اولین دوری از خانواده رو تجربه کرد... دوتایی خیلی گشتیم دنبال جایی که هم من محیطشو بپسندم و محیط مناسب و سالمی باشه . هم کادر با تجربه داشته باشه و هم اموزش هاش مناسب باشه و هم اینکه شما راحت باشی و با کادر و محیطش ارتباط بر قرار کنی... بلاخره مهدعفیفه اولین مهدت و خاله مینا اولین خاله ی مهربونت شد . اول مهر یه جشن بود که با مامانا میرفتید ولی صندلیا شما از ما جدا بود که شما نرفتی و پیش من ایستادی و تا یه قدم فاصله میگرفتم اششششش...
نویسنده :
مامانی
22:00