و اما طبس و اب گرم اقا مرتضی علی
شبش رسیدیم طبس و همگی دوش و لالا ...............
فرداش رفتیم اب گرم اقا مرتضی علی اگه اسمشو درست گفته باشم . یه مسیر طولااااااااااااااااااااااااااااانننننننننننییییییییی که اب مثل رود کم عمق جاریه و یه قسمتی گرم و یه قسمت هم سرد و این دوتا اب گرم و سرد یه جایی از این جریان بهم پیوستن و با عث شده که نصف این مثلا رود سرد باشه و باقیش گرم ......... اخر که نداشت . یا ما نرسیدیم اما واقعا مسیرش زیبا بود تا این که میرسیدیم به یه دروازه قدیمی ی ی ی ی شاید 3 ساعتی پای پیاده توی راه بودیم و ناهار هم تو راه خوردیم . یه جای با صفا ..........
از خودم عکس نمیذارم چون اون موقع اوج چاقیم بود و عکسام بد شده ولی این تویی که تمام راه تو بغل بابا خواب بودی . بیچاره بابا از کت و کول افتاد ههههههههههههههه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی