پیست اخخخخخخخخخخخخخ جون ...................
٩٠.١١.٢٢
صبح شنبه رفتیم پیست بارده اطراف شهرکرده ..........تو که همش تو ماشین بودی و با اسباب بازیهات بازی میکردی .اخه خیلی سرد بود و سوز میومد. یه ساعتی هم خوابیدی و مامان جون مواظبت شد تا منو بابایی هم بریم و برف بازی کنیم ...
2 بار لیز خوردیم . یه بارشو که با بابایی رفتیم و دوتایی نشستیم رو یه تیوپ و بابا اصلا دست فرمونش خوب نبود اخه رفتیم رو یه دست اندازو پرت شدیم تو هوا و من افتادم رو دماغ بابایی .شانسش گفت که با شکم افتادم و به خیر گذشت....
بار دوم هم همون اول راه پام خورد تو برفا و سر و ته شدم تا پایین جیغ کشون رفتم ..........این نشون میده دست فرمون منم بد بوده دیگه ه ه ه
دیگه نرفتم و برگشتم تو ماشین و تو که بیدار شدی با تو بازی کردم که حوصله ات سر نره ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی