سامیارسامیار، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

تو واسه ما نفسی

به سمت طبس- صحرای مصر

1391/5/16 18:05
نویسنده : مامانی
284 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه صبح 91.1.7  به سمت طبس حرکت کردیم .  عمو های بابایی اونجا کار میکردن و یه خونه گرفته بودن . واسه همین اونجا مکان اسکان راحت داشتیم و تو اذیت نمیشدی .............. کلی خوش گذشت ...

ما و مامان جون اینا و عمه های بابایی و عمو های بابایی و البته عمو علی و نیلوفر جون هم بودن ........ اول از همه  تفریحمون تو صحرای روستای  مصر شروع شد ........... اولش همه مواظب بودیم  که خاکی نشیم و ..... زمین خوردن مامان جون باعث شد یخ همه باز بشه  اخه موقع پایین اومدن از تپه ها لیز خورد و باسر سرازیر شد و لیز خورد تا پایین .........واین شد که دیگه بزرگ و کوچیک و پیر جوون خاک بازی را شروع کردیم . از بالای تپه ها لیز می خوردیم به پایین و تو خاکا قلت میزدیم و می نشستیم و  دیگه هر کاری دلمون خواست کردیم . ........ از جمله پسر گلم ............

 

ما سه تایی

 

1

 

 

2

 

 

3

 

 

4

 

 

5

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله آذین
13 مهر 91 10:27
بازم بدون خاله آذین یه پیک نیک قشنگ رفتی خاله ... ؟؟؟

به به چشممون به جمال مامان خوشگلتم روشن شد که ... از طرف من ببوسش حسابی ...

هههههههههههههه جاتون خالی بود خاله حسابی .نموندین پیشمون والا باهم میرفتیم ..... شما هم از سبزه خسته و دلتنگ کوییییییییییییییییییرررررررررررر هههههههههه....... بوسسسسسسسسسسسسسسس