ماماااااااااااااااان ... من پول ندارم که ه ه ه ...
دیروز هم مثل همیشه اومدم دنبالت که از مهد بیایم خونه . همینطور ک پشت سرم متفکرانه راه میومدی یهو گفتی مامااان من پول ندارم که ......... پول بده ... و چند بار پشت سر هم تکرار کردی . گفتم پول میخای مامانی ؟ گفتی اره . پول بده ... دست کردم تو گیف و یه اسکناس یهت دادم ... تو هم با ذوق گذاشتیش تو جیب کوچولوت . عصر با عمه ایدا بیرون بودیم ک عمه کیف جدید منو دید و گفت کیف گرفتی گفتم اره کیفم خراب شده بود دیگه ... اینو خریدم . تو گفتی مامان کیف نداشتی ؟ گفتم نه ... و تو ساکت شدی و رفتیم . شب که اومدیم خونه بدو بدو رفتی سر جیبت و اسکناسی ک ظهر ازم گرفته بودی و دادی بهم گفتی مامان بیا پول بهت بدم برو کیف بخر ب...
نویسنده :
مامانی
19:56